من در دوران جوانی زیاد مطالعه می‏کردم. غیر از کتابهای درسی‏ خودمان مطالعه می‏کردم و می‏خواندم،

هم کتاب تاریخ، هم کتاب‏ ادبیات، هم کتاب شعر و هم کتاب قصه و رمان می‏ خواندم. به کتاب ‏قصه خیلی علاقه داشتم و خیلی از رمانهای معروف را در دوره‏ نوجوانی خواندم. شعر هم می‏ خواندم. من در دوره نوجوانی وجوانی، با بسیاری از دیوان های شعر آشنا شدم. به کتاب تاریخ‏ علاقه داشتم، و چون درس عربی می‏ خواندم و با زبان عربی آشنا شده‏ بودم، به حدیث هم علاقه داشتم. الان احادیثی یادم است که آنهارا در دوره نوجوانی خواندم و یادداشت کردم. دفتر کوچکی داشتم‏ که احادیث را در آن یادداشت می‏کردم. احادیثی را که دیروز یاهمین هفته نگاه کرده باشم، یادم نمی‏ماند; مگر این که‏ یادآوری‏ یی وجود داشته باشد; اما آنهایی را که در آن دوره‏ خواندم، کاملا یادم است. شماها واقعا باید دوره نوجوانی وجوانی را قدر بدانید. هرچه امروز مطالعه می‏ کنید، برایتان‏ می‏ ماند و هرگز از ذهنتان زدوده نمی‏ شود. این دوره نوجوانی،برای مطالعه کردن و یادگرفتن، که مطالعه کردن و یادگرفتن،دوره خیلی خوبی است; واقعا یک دوره طلایی است و با هیچ دوران‏ دیگری قابل مقایسه نیست.